دست خدا بر سر ما
خامنه اي رهبر ماآفرين كه با شجاعت جواب اينا رو ميدي!
عشق يعني نور ولايت منجلي
عشق يعني رهبرم سيد علي
نوكر بي مقدار آقا
التماس دعا( ياعلي)
سلام
از اين جمله وبلاگت خيلي خوشم اومد:
از غربت ولايت فقيه همين بس که با سرچ -ولايت فقيه- به وبلاگ من ميرسين!
واقعا هم همين طوره!
به ياري خداوند و تا زماني كه رهبري با درايت و خدايي و دلير و ... داريم اين اقليت پوچ هيچ غلطي نميتوانند بكنند(پشتيبان ولايت فقيه باشد تا به اين مملكت آسيبي نرسد)
وبلاگ وزينتون رو لينك كردم. اگه ممكنه شما هم يه سر به ما بزنيد و اگه خوشتون اومد لينك نماييد.
منتظر نظرات سازنده شما هستم
يا حق
از درجات و كمالات و دايره شعور و هاي ديتكشن حضرت عالي چماقدار الكترونيكي متعجب شدم! اما بعد.
در رابطه با ادعا هاي فرح انگيز جنابعالي دال بر قرار گيري در دايره اكثريت نيازي به بحث و خطابه نيست. اقليت بي آبرو زياده خواه خونريز بي بته و هوشمندي هستند كه ملت ايران همواره در دل نفرينتان كرده اند و ميكنند و به حول و قوه الهي كوس فروپاشي شان با صداي بلند نواختن آغاز كرده انشاله. اما بگذار از احوالت بر خودت بگوبم. بر اساس چارت سازماني تشكيلات اقتدار گري بي آبرو عده اي سرند شده بي بنيه با تكيه بر آميزه هاي جهت داده شده مذهبي، گردشان جمع آوري شده اند و با مديريت دقيق بر نحوه و زمانبندي پمپاژ اطلاعات اخبار و در نقش سياهي لشكر مشروعيت ساز چنان عاشق هسته مركزي اش گشته اند كه گويي رستگاري و آرامش خود را در رهسپار شدن در مسير متعفنشان ميپندارند. اينان اساسا تعفني احساس نميكنند. چون به زمان و به مكان حساب شده مشمول آپ ديت قرار گرفته اند. دقيقا به روش نيرو هاي نازي يا ساير عزيزان كمونيست! و به جهت بسيج كردن نيرو در هنگام خروش و شورش و جنگ بكار ميروند. حال كه قصه هاي بلاگت را ميخوانم ميبينم تو واقعا فابريك در اومدي. خوش خبري. ارتقاء و ترفيع هم در بين سياهي لشكران كمي هوشمند تر ميسر و بر مسير حلزوني است به سمت مركز هسته . اصولا صحبت كردن با سياهي لشكر شغال صفت بي معنيست. چون اساسا گندي حس نميكند كه همه جا را آكنده از عطر مشك حس ميكند و از گند نيرو ميگيرند! چه بگويم با تو رهسپار باش به سمت مركز حلزون و در حد بي نهايت ذوب در دامان ضحاك خونريز بي آبرو شو تا دنيا و آخرتت را به دماغ گرفته ات ببازي و چه هنرمندانه اسباب دست واقع شده ايد.
اين هم حسن ختامش-
آقاي خامنه اي!
مي دانم عاشق ادبيات هستيد، دلم مي خواهد مي دانستيد که همچون استالين که تمام کتابخانه هاي دنيا نفريني بزرگ عليه او را در قفسه ها جا داده، شما نيز جايي بهتر از اين در تاريخ ادب و فرهنگ نداريد. و از همه بدتر، مطمئنم که عزيزترين نورچشمي هايتان تلخ ترين شعرها را براي شما خواهند سرود، چرا که شما هم مردم را در رذالت و دنائت و سختي گذاشتيد و هم آنان را وادار به دروغ مي کنيد.
آقاي محترم! ما چاره اي نداريم، يا شما بايد گوشه اي بنشينيد و يا ما بايد تمام زندگي مان را از دست بدهيم. تصديق مي کنيد که هفتاد ميليون بيشتر از يک نفر است. کاش قبل از اينکه ملت و تاريخ شما را به لجن بکشد، تشريف تان را مي برديد.