محمدرضا شاه مي گويد :
"از سال 1973، پس از تحريم نفتي و تصميم من به افزايش جهاني بهاي نفت، تحريکاتي که پيش از اين آغاز شده بود، مقياس گسترده تري يافت. از آن پس، مخالفت با من پيوسته بالا گرفت و سرانجام منجر به تشکيل اتحاد نامقدس کنسرسيوم بين المللي نفت که کارگردان اصلي بود، يا محافل خاصي در انگلستان و آمريکا، سازمان هاي بين المللي خبري، محافل مرتجع مذهبي و نيروهاي کمونيست شد که از مدتي پيش در برخي از سازمان هاي ايراني رخنه کرده بودند.در آغاز باور نمي کردم که اين ترکيب نيروها، نمايانگر توطئه سازمان يافته اي بر ضد من باشد که در آن هر بخشي ايفاگر نقش خاص حساب شده خودش را بعده دارد. اما روشن بود که هر کدام از اين عوامل، دليل خاص خودشان را براي ساقط کردن من داشتند.هنگامي که در سال 1978، کنسرسيوم بين المللي نفت از امضاي قرارداد تازه اي براي خريد نفت ايران سر باز زد، دريافتم که اين عمل يا خود داري از عمل، فوق العاده معني دارد، زيرا يقين بود که آنها کم و بيش از حوادثي که براي همان اواخر سال در ايران در شرف تکوين بود اطلاع داشتند."