اين دهان بستي دهاني باز شدکي خورنده ي لقمه هاي راز شدلب فروبند از طعام و از شرابسوي خوان آسماني کن شتابگر تو اين انبان ز نان خالي کنيپر ز گوهر هاي اجلالي کنيطفل جان از شير شيطان باز کنبعد از آنش با ملک انباز کن