سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یه یادداشت دشمن شادکن دیگه! - با ولایت
پندها چه بسیار است و پند گرفتن چه اندک به شمار . [نهج البلاغه]

شنیده بودم سپاه برای امور فرهنگی بودجه ی خوبی داره.
با یکی از بچه ها پا شدیم رفتیم قسمت فرهنگی سپاه استان. بعد از مدتی مسئولشو دیدم و شروع کردم صحبت کردن درباره جنگ نرم و این جور چیزا که چرا فعالیت شما نتیجه بخش نیست و.. گفتم و گفتم..
بنده خدا بعد از مدتی که حرفامو گوش کرد گفت:
ما به شماها نیاز داریم، اگه الان به من بگی از این خیابون تا فلان خیابون پرچم بکار، طوری میکارم که فکرشم نکنی اما تو جنگ نرم باید شماها کمکمون کنین.
پیش خودم گفتم دمش گرم! حداقلش میگه ما بلد نیستیم.
بعد گفت حالا شما تو چه زمینه هائی بیشتر توانائی دارین؟
گفتم بیشتر فضای مجازی و اقدامات سایبری
گفت پس برو پیش آقای ... مسئول سایبری ما. درست نیست من تو رو به اون تحمیل کنم. از روالش پیش برو.
تشکر کردم و راه افتادم. تو راه پیش خودم میگفتم که خدا رو شکر این قدرها هم که میگفتن بد نیستن.
رسیدم اتاق آقای مسئول سایبری. ماتم برد.. شناختمش! طرف چند وقت پیش یه مغازه ای داشت که کارش رایت سی دی و کتاب فروشی و.. بود!
گفتم آقای فلانی منو فرستاد پیش شما و یه کمی صحبت کردم باهاش. بعید میدونستم نتیجه ای داشته باشه.
گفت باید برین تو کار وبلاگ نویسی! بچه ها باید وبلاگ بزنن!
گفتم حاجی این کار که هزینه ای نداره، در ضمن همه هم اینو میدونن و وبلاگ و سایت دارن! شماها اینجا چیکار میکنین؟
صحبتامو فاکتور میگیرم. تهش بهش گفتم حاجی! میدونی اصل حرف ما چیه؟
گفت بگو
گفتم ببین ما وقت و انرژی میزاریم. ایده هم داریم اما پول نداریم. از شما هم پولی نمیخوایم. فقط ایده ها رو به شما میگیم اگه صلاح دونستین اجرا کنین. همین.
نگام کرد و گفت خیلی ممنون. شمارمو گرفت و گفت تا چند روز دیگه خبرتون میکنیم.

یک سالی از اون جریان گذشته... هنوز دارن خبر میکنن!


پینوشتــــــــــــــــــ
شاید از این یادداشت ها دل خیلی ها شاد بشه، اما نتیجه ای که میخوام بگیرم اینه که بچه های حزب اللهی و پای کار، خودشونو به خیلی از این نهادها و سازمان های مدعی وصل نکنن و مستقل از همه جریانات، منویات آقا رو دنبال کنن. هم زیر بار حرف زور نمیرین و هم مجبور نمیشین بعضی از نفهمی های اون ها رو تحمل کنین. بودجه اش هم خدا کریمه. تمام هم و غم آقایون کولی گرفتن از نیروهای مفت بسیجی و پر کردن گزارش کار برای خودشونه. {آیا همین خودش یک مطالبه نیست؟}
راهکار اجرائی هم هرکی میخواد صادقانه تو نظرات بگه خودم در خدمتش هستم.
دیگه از این روشن تر میشه صحبت کرد؟
آقایون هم راهشو خوب یاد گرفتن؛ تا یکی میاد علیهشون حرف میزنه -اونم نه از دشمنی که از سر دلسوزی- سریع خفش میکنن به هر نحوی که شده.
حداکثر کاری هم که اینجا میتونن بکنن اینه که مثل بقیه ی وبلاگام اینو هم فیلتر کنن. فیلتر کنید مارا جوانان ما بیدارتر می شوند!
یه ینده خدائی تو مسنجر درباره ی این یادداشت صحبت میکرد باهام؛ میگفت: تا شیش ماه پیش به شوخی میگفتم مملکتو امام زمان اداره می کنه الان با این وضعیت جدی میگم مملکتو امام زمان اداره می کنه!



 
نویسنده: مهدی حامدی |  شنبه 90 فروردین 13  ساعت 1:6 عصر 

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
شکست اخلاق
و علی البرجام السلام!
نشان وابستگی..
جریان انحرافی
اهداف پنهان
تحریم صداقت..
صندوق ها شفاف اند؛ عینک مان را تمیز کنیم!
تحریم جدید..
شیطان بزرگ
اظهارات سخیف نجفقلی حبیبی درباره ی عاشورا
آقای هاشمی برایتان نگرانم..
سخنی از سر دلسوزی با جریان شیرازی ها
نکته ای در باب سبد کالا
رابطه با روسیه..
نکته ای در باب تسخیر لانه ی جاسوسی
[همه عناوین(166)]