از سوالاتی که در کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری هنوز برام حل نشده است، کهولت سن اکثر کاندیداها ست. با این که شعار جوان گرایی از شعارهای مطرح هر کاندیداست، اما چرا از خود شروع نمی کنند؟
یادم هست، محسن رضایی در یک گفتگو، گفته بود از جوان ترین فرماندهان جنگ تحمیلی بوده و در حدود بیست و چهار سالگی به فرماندهی سپاه منصوب شده. یا دکتر ولایتی از همان اوایل انقلاب در حدود سی سالگی به وزارت رسیده است و شانزده سال این منصب را دارا بوده است. قالیباف نیز از جوان ترین فرماندهان جنگ بوده است. این موضوع در مورد دیگر کاندیدا ها نیز صدق می کند.
حال آیا جای سوال ندارد که چرا این افراد جوان گرایی را از خود شروع نمی کنند؟ و جا را برای نیروهای پر انرژی، متخصص و مستعد باز نمی کنند؟
اگر بحث عدم اطمینان از صحت کارایی جوانان است؛ باید گفت اگر به شما نیز اطمینان نمی شد، چطور به این مراحل دست می یافتید؟
آیا برای شما نیز، ملاک صلاحیت یا عدم آن، شورای نگهبان است؟ و خود از خویشتن خود آگاه نیستید؟
مگر نه این است که همگی آمدن خود را تکلیف شرعی می دانید؟
آیا نخوانده اید که اگر کسی صلاحیت منصبی را داشته باشد و ما بدانیم او از ما بهتر است؛ تکیه زدن ما بر آن منصب حــرام خواهد بود؟
در جایی خوانده بودم در سیر مراتب الی الله، آخرین چیزی که انسان باید از خود جدا کند حب ریاست و مقام است. خدا نکند آقایان اسیر این امر گردیده باشند..
پناه می بریم به خدا از آیه ی شریفه ی یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون.
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا چیزی می گویید که خود بدان عمل نمی کنید..