... پس ای برادر و خواهر و ای طالب طریق سعادت و ای تشنه ی آب زلال کوثر انسانی بدان که :
تشنه بسوی آب و خود تشنهی تشنه است آب خدا گدا گدا کند ، گدا خدا خدا کند
پس ای عزیز از تو حرکت و از خدا برکت ...
بحقیقت برو و بگو آمدم
اگر گفتند اینجا چرا آمدی ؟
بگو کجا روم و بکدام در رو کنم
اگر گفتند بکدام اذن آمدی ؟
بگو شنیدم :
بر ضیافتخانه ی فیض نوالت منع نیست در گشاده است و صلا در داده خوان انداخته
اگر گفتند تا بحال کجا بودی ؟
بگو راه گم کرده بودم .
اگر گفتند چی آوردی ؟ بگو :
اولا :
دل شکسته که از شما نقل است :
در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس بازار خود فروشی از سوی دیگر است
ثانیا :
جز نداری نبود مایه دارایی من طمع بخششم از درگه سلطان من است
ثالثا :
الهی آفریدی رایگان ، روزی دادی رایگان ، بیامرز رایگان ، تو خدایی نه بازرگان
اگر گفتند برونش کنید بگو :
نمیروم ز دیار شما بکشور دیگر برون کنید از این در ، در آیم از در دیگر
اگر گفتند این جرات از که آموختی ؟
بگو از حلم شما
اگر گفتند قابلیت استفاضه نداری
بگو قابلیت را هم شما افاضه می فرمائید.
باز اگر از تو اعراض نمودند بگو :
به والله به بالله به تاالله بحق آیه نصر من الله
که مو از دامنت دست برندیرم اگر کشته شوم الحکم الله
اگر گفتند مذنبی ؛ بگو :
اولا:
شنیدم شما غفارید و
ثانیا :
من ملک نیستم آدم زاده ام و
ثالثا :
ناکرده گنه در این جهان کیست بگو آنکس که گنه نکرده و زیست بگو
اگر گفتند این حرفها را از کجا یاد گرفتی بگو :
بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود اینهمه قول و غزل تعبیه در منقارش
اگر گفتند چه می خواهی بگو :
جز تو ما را هوای دیگر نیست جز لقای تو هیچ در سر نست
جرعه ای از کوثر معنویت حضرت عارف واصل علامه حسن زاده آملی