سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مهدی حامدی - با ولایت
سنگى که به غصب در خانه است ، در گرو ویرانى کاشانه است . [ و این گفتار از پیامبر ( ص ) روایت شده است و شگفت نیست که دو سخن همدیگر را ماند که از یک چاه کشیده است و در دو دلو ریخته . ] [نهج البلاغه]

بسم الله الرحمن الرحیم
اخیرا
در یکی از پست های وبلاگ نظراتی در مورد عدم نیاز به حکومت اسلامی و تکیه به آراء مردم داشتم که بهتر دیدم در یک یادداشت جداگانه به اون جواب بدم تا هم بحث منحرف نشه و هم دیگران تو بحث شریک بشن. البته به صورت مختصر در زیر نظرات پاسخ داده شد. قصد داشتم یک دوره در مورد لزوم حکومت بنویسم ولی فکر میکنم لزوم حکومت برای کسی جای سوال نباشه (البته کمبود وقت و امتحانات هم مزید بر علت شد) بنابراین بهتر دیدم به شبهات مطروحه در این زمینه پاسخ بدم:

- رفراندوم هم یعنی دنبال یار گشتن...
بگردید تا ببینیم پیدا می شود یا خیر...؟!
مولای عزیز ما دنبال یار گشت و حکومت غصبی رو نخواست...
یعنی شایستگی برای حکومت لازمه و نه کافی . مردم باید تعیین کنند که حاکم کیست و گرنه چون پسر بزرگوارش حسین (ع)می جنگید حتی با 72 یار. حسین (ع) هم اگر مجبور به بیعت نمی شد نمی جنگید چنانچه به قصد جنگ هم حج رو رها نکرد....
- رفراندوم یعنی اثبات مقبولیت تفکری در بین مردم نه اثبات مشروعیت آن.
همانطور که فرمودید شایستگی شرط لازم برای حکومت است (که حکومت اسلامی از شایستگی برخوردار است) میماند مقبولیت که در گرو خواست مردم است. مقبولیت فقط به حکومت دینى عینیت میبخشد، زیرا حاکم دینى حق استفاده از زور براى تحمیل حاکمیت خویش را ندارد.در مورد جمهوری اسلامی ما مردم با نود و هشت درصد مقبولیت آنرا تضمین کردند.
کوتاهنگری است اگر جنگ در کربلا را به دعوا بر سر حکومت محدود کنیم ؛ هدف اصلی امام حسین(ع) در این جنگ رسوا کردن جریان باطل بود که به آن هدف رسید . برای همین ما شهدای کربلا را پیروز واقعه میدانیم با اینکه به بدترین وضع کشته شدند...
در بینش دینى حق حاکمیت از آنِ خداست، همه چیز مملوک اوست. هیچ کس حق تصرف در چیزى را مگر با اجازه خدا ندارد، حاکمیت بر مردم در صورتى مشروع است که با اذن خدا باشد. پس حاکمیت حق مردم نیست، تا بخواهند آن را به کسى واگذار کنند یا کسى را وکیل نمایند.

ادامه مطلب...

 

نویسنده: مهدی حامدی |  شنبه 87 دی 21  ساعت 4:43 عصر 



بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خـاتـم  ز  قحـط  آب  سلیـمان  کربـلا



 
نویسنده: مهدی حامدی |  یکشنبه 87 دی 15  ساعت 2:30 عصر 

بسم الله
... و تو ، ای آن که در سال شصت و یکم هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بوده ای و اکنون ، در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت ، پای به سیاره زمین نهاده ای ، نومید مشو ، که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگی هایش هجرت کنی و به کهف حَصینِ لازمان و لامکان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان ، خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی... یاران! شتاب کنید ، قافله در راه است . می گویند که گناهکاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهکاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند ...

معمولا بنا ندارم پست های تبریک و تسلیتی و از این قبیل تو وبلاگ داشته باشم اما این بار دیگه طاقتم تموم شده . پیام اخیر آقا هم خون به دل ما کرده :

همه‌ مجاهدان فلسطین و همه مؤمنان دنیای اسلام به هر نحو ممکن موظف به دفاع از زنان و کودکان و مردم بی‌دفاع غزه‌اند و هرکس در این دفاع‌ مشروع و مقدس کشته شود شهید است و امید آن خواهد داشت که در صف شهدای بدر و اُحد در محضر رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ محشور شود.

 وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد
نوشتن و جنبش و امثالهم را برای غزه کافی نمیدونم و فکر میکنم بیشتر به بازی شبیه باشه تا حرکتی تاثیرگزار. ما که دستمان به جایی نمیرسه بهتره دنبال باز شدن باب جهاد و قدرت نمایی از نوع شهادت طلبی باشیم. در آستانه عاشورای حسینی محضر ولی الله عرضه میدارم :

یا سید علی ما منتظر حکم جهادیم

ما منتظریم تا محرم گردد     هنگامه امتحان فراهم گردد

لبیک گویان بسم الله !
اکنون هنگام آن است که در قافله امام ، صف اصحاب عاشورایی از فرصت طلبان ابن الوقت و بادگرایان جدا شود...



 
نویسنده: مهدی حامدی |  چهارشنبه 87 دی 11  ساعت 11:50 صبح 

جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران با صدور نامه ای سرگشاده با عنوان "آقای خاتمی، ما هم سوال داریم" همزمان با حضور امروز خاتمی در دانشگاه تهران، در این نامه سوالاتی را از وی مطرح کردند. نکات قابل توجهی در آن به چشم میخورد که خواندنش خالی از لطف نیست .

اینم برای اونایی که میگفتن عکسهای بیریخت از خاتمی میزاری !!!!

متن نامه به شرح زیر است :
بعد از دوران اصلاحات، این سومین حضور شما در سیاسی‌ترین دانشگاه ایران است. حتما یادتان هست که در سال پایانی دوره 8 ساله ریاست جمهوری‌تان چه رخ داد! فرزندان شما که سال‌ها برایتان سوت و کف زده بودند شما را هو کردند و چقدر زیبا شاهد شعار زنده باد مخالف من، بودند؛ به خاطر می‌آ‌ورید؟ به اخراج از سالن توسط همراهانتان، تهدیدشان کردید و در آدم‌ بودنشان شک کردید و این دانشجویان ارزشی و مسلمان بودند که احترام رئیس‌جمهور مملکتشان را حفظ کردند و از حق نقد و سوال‌های بیشمار خود از گفتمان اصلاح‌طلبان گذشتند.
رئیس‌جمهور سابق ما، آنجا شما از شنیده‌ شدن صدای دشمن در پایگاه اصلاح‌طلبان گفتید، چقدر دیر این صدا به گوش شما رسید. صدایی که از همان ابتدا به گوش ما و سایر دوستداران نظام رسیده بود. امروز هم این صداها واضح‌تر شنیده می‌شود. از حمایت‌های رئیس‌جمهور آمریکا از اصلاح‌طلبان چه خبر؟ اخیرا برای چندمین بار از اصلاح‌طلبان بیروت تا تهران حمایت کرده است، به نظر شما این حمایت‌ها در پاسخ صداهای خارج شده از اردوگاه اصلاحات نیست؟
حجت‌السلام و المسلمین خاتمی، بالاخره ما نفهمیدیم که اصلاحاتی که تاکنون تعریف دقیقی نشده است برای دموکراسی قید دین می‏آورد یا برای دین قید دموکراسی؟ شما اظهارات آقایان آغاجری، سروش و گنجی را که بوی ارتداد از آن به مشام می رسد شنیده‌اید؟ موضع شما به عنوان یکی از رهبران اصلاحات چیست؟
سازمانی را که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به امضای آیت الله مشکینی (در پی حمایت قاطع از اظهارات هاشم آغاجری) نامشروع اعلام کردند، مشروع می‌دانید یا نامشروع؟
نسبت شما با افرادی که در انتخابات مجلس هفتم، پس از تحصن در مجلس ششم (که مقام معظم رهبری از آن به چراغ سبز به دشمن یاد کردند) بر روی التزام به ولایت فقیه قلم کشیدند، چیست؟ آیا بعد از اینکه 8سال در کنار شما بودند باز هم آنها را در اطراف خود می‌بینید؟
کاندیدای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری، در کابینه احتمالی شما، آیا کماکان برای افراد چون مهاجرانی، حاجی، معین و .. جایی هست؟ اگر فراموش کرده‌اید برایتان تحصن 3 روز علمای حوزه علمیه قم در معیت مراجع اعزام تقلید مانند حضرت‌آیت‌‌الله العظمی نوری همدانی و ... در اعتراض به عملکرد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شما را یادآوری کنیم: (ننگ ما، ‌ننگ ما، وزیر فرهنگ ما) و شما این اعتراضات را دیدید و نسبت به رفع آن هیچ کاری نکردید.
بحث مدارک دانشگاهی مدیران کماکان داغ است. در رزومه بسیاری از مدیران اصلاح‌طلب، مدارک تحصیلی دانشگاه جعلی هاوایی به چشم می‌خورد. آقای دکتر مرتضی حاجی، وزیر آموزش و پرورش دولت شما، فوق‌لیسانس مدیریت آموزشی خودشان را برای مدیریت و تربیت دانش‌آموزان متقلب می‌خواستند؟
اعلام عدم رضایت صریح مقام معظم رهبری از عملکرد دکتر معین در وزارت علوم را که در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی 26/9/81 در حضور شما و غیبت دکتر معین ابراز شد را به یاد دارید؟ در راستای رفع دغدغه‌های معظم‌له چه کرده‌اید و در آینده چه خواهید کرد؟
حاج آقای خاتمی، ما معتقدیم ساختار شکنی‌های زیادی در دوران اصلاحات به وقوع پیوست از لوایح دوقلوی افزایش اختیارات رئیس جمهور گرفته تا نامه نمایندگان مجلس ششم به رهبری برای نوشیدن جام زهر، آیا اصلاحات برای ادامه این ساختار شکنی‌ها برنامه ویژه دیگری دارد؟
آقای خاتمی، رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار با هیات دولت از جلوگیری دولت نهم از نفوذ سکولاریسم در بدنه قوه مجریه قدردانی کردند به نظر شما تفکر جدایی دین از سیاست، در بدنه کدام دولت ترویج پیدا می‌کرد؟
از انتخابات شورای شهر دوم تاکنون در 5 انتخابات متوالی مردم به گفتمان شما "نه" گفته‌اند؛ در انتخابات شورای شهر دوم که از شورای نگهبان هم خبری نبود و مجلس اصلاحات آن را برگزار کرد شکست بدی خوردید و آن شروع سرآغازی بود بر انتخابات گفتمان امام (ره) و انقلاب توسط ملت ایران، گفتمانی که در عمل به دنبال خدمت به تمام مردم است، چه مردم مراکز استان‌ها و چه روستانشینان زحمت‌کش برای ولی‌نعمتان انقلاب از دید حضرت امام احترام ویژه‌ای قائل است و به دنبال بازی‌های سیاسی نمی‌باشد.
در انتخابات مجلس هشتم یاران شما در ائتلاف اصلاح طلبان تنها 11 نفر را به دور دوم انتخابات فرستادند و پس از برداشته شدن نام شما از لیست انتخاباتی، تنها آقای مجوب از اعضای حزب کار وارد مجلس شد.
چند ماه پیش، شما بازنشستگی سیاسی خود را رسما اعلام کردید و دیری نگذشت برای حضور در عرصه انتخابات شرط گذاشتید. جدای از تناقض در حرفهایتان در طول چند ماه، به نظر شما آیا برای خدمت گزار مردم شدن، باید برای مردم شرط گذاشت؟
بنیان گذار محترم بنیاد باران، آن موقع که دوستان شما اندیشه های حضرت امام (ره) را به موزه های تاریخ فرستادند، شما کجا بودید؟ هنوز خودتان را پیرو راه و منش امام روح الله می دانید؟ آنچه ما در عمل دیدیدم، چیز دیگری بود! نه از عزت و اقتدار ملی در عرصه سیاست خارجی خبری بود و نه در سیاست داخلی.
نامه دور از شان نظام اسلامی توسط دستگاه دیپلماسی شما در سال 2003 که از ترس تهدیدات شیطان بزرگ نوشته شده بود، در کجای راه امام (ره) می گنجد؟
آن نامه نوشته شد و به دست نامحرمان نظام رسید ولی مردم انقلابی ایران را محرم ندانستید و حتی رهبری نظام را هم در جریان موضوع قرار ندادید، آیا اقتدار نظام اسلامی ما را در مواجهه با شرق و غرب به فراموشی سپرده بودید؟ اقتدار عملی و تدبیر امام روح الله را در قضایای مک‌فارلین، حکم ارتداد سلمان رشدی، محو اسرائیل و ... فراموش کرده اید؟ آیا این اقدامات را تنش زا و بدون توجیه می دانید؟
با توجه به اظهارات اخیر بوش، تعلیق تمام فعالیتهای هسته‌ای، مایه امیدواری غرب و آمریکا بود، هنوز برای ما امیدواری دشمنانمان از عملکردهای دولت شما قابل تحلیل نیست.
موضوع هسته ای در زمان اصلاحات جزو تحقیر آمیز ترین موضوعات بود و برای ملت هیچ فایده ای نداشت. ملت و رهبری نظام از افراد ترسویی که همچون شاه سلطان حسین باشند حمایت نخواهند کرد.
راستی آقای موسویان هم که از جرم جاسوسی تبرئه شد و به استناد ماده 505 قانون مجازات اسلامی به علت بر هم زدن امنیت کشور از طریق در اختیار قرار دادن اسناد طبقه بندی شده به بیگانگان محکوم شد! (حکمی که همچنان برای ما جای سوال از قوه قضائیه را باقی گذاشته است.)
دوستی می گفت 2 سال حبس تعلیقی و 5 سال انفصال از خدمت دولتی هم که آقای موسویان به آن محکوم شدند برای اتمام زمان ریاست جمهوری دولت اصولگرا است! نظر شما چیست؟
سید اصلاحات، در داخل کشور آشوب گران دست به اغتشاشات 18 تیر 1378 زدند و از احساسات پاک دانشجویان سوء استفاده کردند. در میان آشوب گران بی‌سیم های وزارت کشور دیده شد، کیانوش مظفری را که می شناسید؟ حوادث 18 تیر نیاز به باز خوانی دارد. در این بازخوانی ما را یاری می‌کنید؟
معاون سیاسی وزیر کشور اصلاحات در دادگاه به جرم تقلب و دخالت در انتخابات محکوم شد. برای ما این حق را قائل شوید که دیگر به مدیران اصلاح طلب اعتماد نداشته باشیم.
سید خندان، آن موقع که شما چشمهایتان از کم خوابی برای دیدن مسابقه فوتبال پف کرده بود عده زیادی از مردم به خاطر شرایط سخت اقتصادی و معیشتی در دو نوبت کار می کردند و هرگز خواب تماشای مسابقه فوتبال را به جای خواب و استراحت نمی دیدند، امروز اقتصاد ایران کماکان با مشکلاتی دست به گریبان است که میراث دولتهای گذشته است.
دیوان محاسبات از 6 میلیارد دلار گم شده از درآمد ارزی کشور سخن می گوید آیا شما این پول را دیده‌اید؟!
در برنامه های سوم و چهار توسعه از هدفمند کردن یارانه‌ها سخن به میان آمده است، چرا شجاعت این اقدام بزرگ را نداشتید؟
آقای سید محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ما و کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری، اینها تنها گوشه‌ای از سوالات بیشمار و بدون پاسخ ما دانشجویان است که در این نوشتار آمده و امید داریم که این سوالات دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران، پس از این همه رفت و آمد به دانشگاه ما همچنان بدون پاسخ نماند.
آقای خاتمی ما هم پاسخ می خواهیم ...

* لطفا برای جواب دادن عجله نکنید !



 
نویسنده: مهدی حامدی |  سه شنبه 87 آذر 26  ساعت 2:53 عصر 
گفت و شنود امروز کیهان خیلی باحال بود :
گفت: در دانشگاه... برای دعوت از نامزد اصلاح طلبان 400 امضا جمع کرده اند.
گفتم: ولی دانشگاه... بیش از 9000 دانشجو دارد.
گفت: پس خبر نداری! تازه معلوم شده موقع گرفتن امضا از این 400 نفر به آنها گفته اند می خواهیم از آقای... برای سخنرانی در این دانشگاه دعوت کنیم، اگر موافق هستید این ورقه را امضاء کنید!
گفتم: عجب کلکی زده اند!
گفت: حالا تعداد زیادی از آن 400 نفر به این کلک ناجوانمردانه اعتراض کرده و می گویند ما می خواستیم از آقای... درباره هشت سال مسئولیتی که داشت سؤال کنیم، چرا امضای ما را به حساب دعوت از ایشان برای کاندیداتوری گذاشته اید؟!
گفتم: چه عرض کنم؟!... آموزگاری سر کلاس از دانش آموزان پرسید؛ در جمله «دانش آموزان این کلاس با میل خود مشق می نویسند» کلمه «میل» چه نوع کلمه ای است؟ و دانش آموزی گفت ؛ آقا اجازه، حرف اضافه!


 
نویسنده: مهدی حامدی |  چهارشنبه 87 آذر 20  ساعت 8:15 عصر 

نه عجب اگر در شهر کوران خورشید را دشنام بدهند و تاریکی را پرستش کنند !
آه از سرخی شفقی که روز را به شب می رساند و آه از دهر آنگاه که بر مراد سِفلگان می چرخد !

اینچنین بود که آن هجرت عظیم در راه حق آغاز شد  قافله عشق روی به راه نهاد . آری آن قافله ، قافله عشق است و این راه ، راهی فراخور هر مهاجر در همه تاریخ . هجرت مقدمه جهاد است و مردان حق را هرگز سزاوار نیست که راهی جز این در پیش گیرند ؛ مردان حق را سزاوار نیست که سرو سامان اختیار کنند و دل به حیات دنیا خوش دارند آنگاه که حق درزمین مغفول است و جُهال و فُساق و قداره بندها بر آن حکومت می رانند .

ای تشنگان کوثر ولایت! بیایید ... من سرچشمه را یافته ام . وا اسفا! باطن قبله را رها کرده اید و بر گرد دیوارهایی سنگی می چرخید ؟ بیایید ... باطن قبله اینجاست . به خدا ، اگر نبود که خداوند خود اینچنین خواسته ، می دیدی کعبه را که به طواف امام آمده است و حجرالاسود را می دیدی که با او بیعت می کند . مگر نه اینکه انسان کامل ، غایت تکامل عالم است ؟  آیا می توان با یزید دست بیعت داد و باز هم به جانب قبله نماز گزارد ؟

خدایا ، چگونه ممکن است که تو این باب رحمت خاص را تنها بر آنان گشوده باشی که در شب هشتم ذی الحجه سال شصتم هجری مخاطب امام بوده اند ،‌ و دیگران را از این دعوت محروم خواسته باشی ؟ آنان را می گویم که عرصه حیاتشان عصری دیگر از تاریخ کره ارض است . هیهات ما ذلک الظن بک ـ ما را از فضل تو گمان دیگری است . پس چه جای تردید؟ راهی که آن قافله عشق پای در آن نهاد راه تاریخ است و آن بانگ الرحیل هر صبح در همه جا بر می خیزد. واگر نه ، این راحلان قافله عشق ، بعد از هزار و سیصد چهل و چند سال به کدام دعوت است که لبیک گفته اند ؟
الرحیل ! الرحیل !

... و تو ، ای آن که در سال شصت و یکم هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بوده ای و اکنون ، در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت ، پای به سیاره زمین نهاده ای ، نومید مشو ، که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگی هایش هجرت کنی و به کهف حَصینِ لازمان و لامکان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان ، خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی... یاران! شتاب کنید ، قافله در راه است . می گویند که گناهکاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهکاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند . آدم نیز در این قافله ملازم رکاب حسین است ، که او سرسلسله خیل پشیمانان است ، و اگر نبود باب توبه ای که خداوند با خون حسین میان زمین و آسمان گشوده است ، آدم نیز دهشت زده و رها شده و سرگردان ، در این برهوت گمگشتگی وا می ماند .
بگذار راه را واضح تر بنمایانم ! اینک مسلم امام زمان را دریاب ...



 
نویسنده: مهدی حامدی |  دوشنبه 87 آذر 18  ساعت 12:24 عصر 

بسم رب الشهدا
اخیرا یک کار جالبی داره گسترش پیدا میکنه و یا به نوعی جا می افته که به نظرم من خیلی مهم و مورد نیازه . مناظره هایی که افراد سیاسی ، مذهبی با وجهه های پرطرفدار با هم انجام میدن. یکی از پرطرفدارترین مناظره هایی که چند وقت اخیر برگزار شده مناظره‏ی آیت الله قزوینی(عالم شیعه) و مولوی عبدالمجید مرادزهی(عالم سنی) بوده که از شبکه ی سلام بطور زنده پخش شد. از مناظره های سیاسی هم میشه مناظره‏ی آقایان روانبخش و تاجزاده و آقایان رسایی و ابطحی رو نام برد.
در لزوم این مناظره ها فکر نمیکنم کسی بتونه خدشه ای وارد کنه ولی در نحوه ی اجرای آن حرف های زیادی هست . هنوز در روند برگزاری جلسات به یک نظام ساده و جامع برای اجرای جلسات دست پیدا نکردند بصورتی که سخنان هر دو طرف مناظره بدون جواب نمونه . تبلیغات برای این مناظره ها هم معمولا کمرنگ یا محدود به همان محدوده ی محل مناظره هست . جو مناظرات معمولا حالت احساسی به خودش میگیره و اون هم به نظرم از تعصب بدون تفکر روی افراد ، جناح یا تفکری خاص بوجود میاد.
فرهنگ سازی برای ایجاد جو اجتماعی سالم که مناظره به خوبی صورت بگیره واقعا مورد نیازه .
یکی از کارهایی که فکر میکنم روش زیاد کار نشده پرورش «جنبه‏ی حق پذیری» در افراده . بطوری که اصل بر حق باشه نه جناح و گروه و افراد . و در برابر حرف حق موضع گیری نشه اگرچه از دهان مخالف دربیاد.
سخن بسیار است و زمان اندک !

پینوشت : مثلا خیر سرم میخواستم در مورد مناظره رسایی و ابطحی و نتیجه ی اون مطلب بنویسم !



 
نویسنده: مهدی حامدی |  پنج شنبه 87 آذر 14  ساعت 3:50 عصر 
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
شکست اخلاق
و علی البرجام السلام!
نشان وابستگی..
جریان انحرافی
اهداف پنهان
تحریم صداقت..
صندوق ها شفاف اند؛ عینک مان را تمیز کنیم!
تحریم جدید..
شیطان بزرگ
اظهارات سخیف نجفقلی حبیبی درباره ی عاشورا
آقای هاشمی برایتان نگرانم..
سخنی از سر دلسوزی با جریان شیرازی ها
نکته ای در باب سبد کالا
رابطه با روسیه..
نکته ای در باب تسخیر لانه ی جاسوسی
[همه عناوین(166)]