ثواب قرائت سوره نساء در هر جمعه ثواب قرائت سوره انعام ثواب قرائت سوره اعراف ثواب قرائت سوره انفال و توبه ثواب قرائت سوره یونس ثواب قرائت سوره هود. ثواب قرائت سوره یوسف ثواب قرائت سوره رعد ثواب قرائت سوره ابراهیم و حجر ثواب قرائت سوره الرحمن 2. امام صادق علیه السلام فرمودند: کسى که سوره الرحمن را بخواند و هر بار که آیه (فباى الا ربکما تکذبان ) را مى خواند، بگوید، (لا بشى من الائک رب اکذب ) ، اگر در شب آن را بخواند و بمیرد شهید مرده است و اگر در روز بخواند و بمیرد باز هم شهید مرده است . ثواب قرائت سوره واقعه 2. امام صادق علیه السلام فرمودند: کسى که مشتاق بهشت و اوصاف بهشت است ، باید سوره واقعه را بخواند و کسى که مى خواهد اوصاف جهنم را بنداند، باید سوره لقمان را بخواند. 3. امام باقر علیه السلام فرمودند: کسى که هر شب قبل از خواب سوره واقعه را بخواند، خداى عزوجل را در حالى ملاقات مى کندد که صورت او مانند ماه شب چهارده است . ثواب قرائت سوره جمعه ، منافقین و اعلى ثواب قرائت سوره ملک ثواب قرائت سوره اعلى
نویسنده: مهدی حامدی |
یکشنبه 87 اردیبهشت 1 ساعت 9:41 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
مبحث بعدی در باب ولایت فقیه :
نویسنده: مهدی حامدی |
شنبه 87 فروردین 31 ساعت 4:6 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|
نویسنده: مهدی حامدی |
جمعه 87 فروردین 30 ساعت 3:52 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|
نویسنده: مهدی حامدی |
سه شنبه 87 فروردین 27 ساعت 11:41 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
شهید سید مرتضی آوینی :
نویسنده: مهدی حامدی |
یکشنبه 87 فروردین 25 ساعت 9:56 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|
آیا در روایات توصیه و سفارشی بوده است که در زمان غیبت کبری تشکیل حکومت اسلامی واجب است؟ آیا این روایات مستدل است؟
نویسنده: مهدی حامدی |
شنبه 87 فروردین 24 ساعت 4:53 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|
آیا ولایت فقیه قبلاً نیز در جوامع اسلامی پیاده شده، یا فقط بعد از انقلاب در جمهوری اسلامی عملی شده است؟ پیشینه عملی ولایت فقیه را میتوان در موارد بسیار زیادی حتی در عصر پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) اثبات کرد؛ زیرا مسلمانان از همان صدر اسلام، با دو مسأله اساسی رو به رو بوده اند:1. غیبت پیامبر(ص) و حضور نداشتن ایشان در بسیاری از شهرها؛ 2. نیاز مبرم مسلمانان به احکام و دستورهای سیاسی و فردی. بنابراین پیامبر گرامی(ص) به افرادی نیاز داشت تا در غیبت ایشان، احکام را برای مردم تبیین و جامعه اسلامی را اداره کنند. در زمان غیبت هم فقهای بزرگوار اسلام، با تکیه بر آیات و روایات و ادله عقلی که فقیه واجد شرایط را در غیبت معصوم(ع) برای اداره و رهبری جامعه اسلامی منصوب نموده اند همواره در صدد تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام و تعالیم آن در جامعه و تحقق آرمانهای آن بوده اند. البته زمانی که زمینه ها و شرایط دستیابی بدین مهم به طور کامل فراهم نبود، آنان به مرتبه ای مناسب با اقتضای شرایط محیطی بسنده کرده و در پی تحقق زمینه لازم برای تشکیل حکومت اسلامی بوده اند. اینک به طور مختصر به تجلّی اعمال ولایت فقیه در حد مقدور از سوی برخی از مشهورترین فقها میپردازیم: 1. شیخ مفید در ابتدای غیبت کبری به عنوان ولی فقیه آن زمان مطرح بود. 2. سید رضی و سید مرتضی یکی پس از دیگری، به مدت 33 سال امارت حاجیان و نقابت سادات (اهل بیت) و منصب قاضی القضاتی را در زمان القادر بالله و بهاء الدوله دیلمی بر عهده داشتند. 3. خواجه نصیر الدین طوسی با ورود به دربار هلاکوخان، زمینه ساز خدمات ارزندهای به دین و تشیع شد. 4. سید بن طاووس در زمان خود طبق مقتضیات زمان، در مسائل سیاسی دخالت میکرد و در صورت نیاز و امکان، تصدّی بعضی از آنها را بر عهده میگرفت. 5. محقق کرکی با نزدیک شدن به دربار پادشاهان صفوی، نقطه عطفی در عملی ساختن نظریه «ولایت فقیه» به وجود آورد؛ تا جایی که شاه طهماسب ضمن اذعان به ولایت محقق کرکی به عنوان نایب امام زمان، ریاست عالی مملکتی را به او تقدیم کرد و محقق از این راه گامهای ارزنده ای در بسط و اجرای احکام عالی اسلام، در سطح کشور برداشت. 6. علامه مجلسی ، منصب شیخ الاسلامی را پذیرفت و از این راه خدمات شایانی به اسلام کرد. وی از نفوذ صوفیه کاست و تشیع را ترویج داده، دربار را بدان سو کشاند. 7. شیخ بهائی با تکیه بر ولایت فقیه، سمت شیخ الاسلامی شاه عباس را پذیرفت تا مردم را طبق نگرش ائمه معصومین(ع) تربیت و فقه جعفری را اجرا کند. 8. شیخ جعفر کاشف الغطاء ولایت بر جامعه را حق خود میدانست و بر این اساس، مقام فرماندهی جنگ (ایران و روس) را در اختیار فتحعلی شاه قرار داد. 9. مولا احمد نراقی، ولایت فقیه را در همه زمینه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... مبسوطالید میدانست و حاکمیّتی غیر از حاکمیت فقیه در جامعه را به رسمیت نمیشناخت. وی ضمن برقراری رابطه نزدیک با فتحعلی شاه، سعی میکرد از او یک سلطان عادل بسازد؛ ولی هیچ گاه ولایت بالاستقلال وی را به رسمیّت نشناخت. 10. شیخ فضل الله نوری که «ولایت در زعامت سیاسی» را از آن فقیهان آل محمد(ص) میدانست همواره در مسائل سیاسی پیشگام بود. وی توانست حاکمیت احکام اسلامی را بر نظام حقوقی و سیاسی مملکت از طریق نظارت شرعی فقیهان تثبیت کند. 11. آیتالله بروجردی با تکیه بر ولایت فقیه تا آنجا که شرایط محیطی اجازه داد در مسائل سیاسی و اجتماعی مداخله کرده، جلوی بسیاری از انحرافات رژیم پهلوی را گرفت.
یکم- اصل ولایت فقیه نه تنها به زمان غیبت کبرا ؛ بلکه به نزول وحی و زمان صدر اسلام و عصر حضور ائمه اطهار(ع) باز میگردد. بنابراین مسأله یاد شده، از لحاظ نظری و عملی، بسیار متقدم بر زمان وقوع انقلاب اسلامی است و در زمان ما در عرصه عمل، عینیت و تجلّی و جایگاه مناسب خویش را به دست آورده است. دوّم- هر یک از صاحب نظران، بر اثر مهیا نبودن زمینه کامل، به عملی شدن ناقص ولایت فقیه بسنده میکردند. راز نزدیک شدن علمای تراز اول شیعه به دربار برخی از سلاطین را میتوان در راستای امید به تجلی عملی ولایت فقیه -هر چند در عرصه ای محدود ارزیابی کرد. سوّم- آنچه امروزه به صورت یک نظریه، از سوی حضرت امام(ره) و بسیاری از فقهای بزرگوار ارائه شده و مبنای نظام جمهوری اسلامی قرار گرفته است؛ تطورات و ادوار مختلفی داشته است. این اندیشه در خط سیر تاریخی - تدریجی خود، مراحل تکوین و تکامل را پیموده است تا اینکه در قرون اخیر -به ویژه از قرن سیزدهم به بعد صورت توسعه یافته آن، به عنوان یک نظریه سیاسی کامل آشکار شده است. برای آگاهی بیشتر رجوع کنید: مبحث بعدی در باب ولایت فقیه :
نویسنده: مهدی حامدی |
یکشنبه 87 فروردین 18 ساعت 11:7 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|