سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سیاسی - با ولایت
گنجی سودمندتر از دانش، نیست . [امام علی علیه السلام]

امام سید علی خامنه ای

مد شده به هرکی می گی نظرت درباره فلان موضوع اجتماعی یا سیاسی چیه؛ می گه هر چی آقا بگه!
وقتی میگی در این موضوع باید اقدام اجرائی صورت بگیره می گه تا آقا نگه ما کاری انجام نمی دیم!
تو نگاه اول می گی بابا ایول! ولایت پذیریت کمر ما رو شکوند! اما بحث رو ادامه که میدی می فهمی طرف پشت اسم آقا قایم شده تا نظرات انحرافی خودشو قالب کنه.

رهبری در مواجهه با بسیاری از مسائل محدودیت و معذوریت هایی دارند که امثال ما نداریم. به عنوان نمونه ایشان معمولا از مصداقی بحث کردن اجتناب می کنند و تشخیص مصداق را به عهده ی مخاطب می گذارند. در فتنه ی 88 نمونه ای سراغ نداریم که ایشان نام سران فتنه را برده باشند. سوء استفاده از ایشان در این جا این گونه هست که بگی تا آقا اسم فلانی رو نبره ما اقدام نمی کنیم!

اگر قرار بود آقا در هر مورد به صورت ریز و مصداقی وارد میدان بشن که وقت برای مدیریت و فرماندهی نمی مونه! در ثانی این همه فریاد این عمار و بصیرت دیگه چه معنایی پیدا می کنه؟!
بصیرت یعنی اینکه –به قول خود آقا- شمر زمان رو بشناسی و علیهش اقدام کنی، نه اینکه بگی شمر بده ولی ندونی مصداقش در زمان کیه و دغدغه ی اقدام علیهش را نداشته باشی! بصیرت یعنی اینکه مطالبه ی عمومی در راستای منویات رهبری ایجاد کنی نه اینکه برای کوچیکترین کار منتظر امضای رهبری و دستور مستقیم ایشون بمونی! بقول حاج سعید آقای قاسمی سرباز باید جلوی فرمانده اش بجنگه، نه این که فرمانده رو بفرسته جلو و پشتش سنگر بگیره. البته این فرمانده ای که ما داریم خودش داره جلوتر از همه ما تیرها رو به جان می خره و خط شکنی می کنه..

در خانه اگر کس است، یک حرف بس است..!



 
نویسنده: مهدی حامدی |  پنج شنبه 90 مرداد 13  ساعت 9:21 عصر 

قـبـل نـوشـت/
شما که غریبه نیستین! راستش بعد از اینکه ریزنوشت ما رو بستن از وبلاگ نویسی افتادم. اولش گفتم بیخیال، بستن که بستن، اما الان که می بینم خیلی کارم عقب افتاد. اونائی که وبلاگ دارن میدونم من چی میگم؛ خیلی سخته دوسال هی مطلب بنویسی، بعد از اینکه وبلاگ به قول معروف به ثمر نشست و بازدیدکننده ثابت پیدا کرد، بزنن تخته اش کنن. حالا تخته کردنش زیاد درد نداره، آدم از اینجا میسوزه علت تخته کردنش توهین به حضرت استوانه نظام(ع) مطرح بشه!

بگذریم؛ خواستم دوباره مینیمالی بنویسم که این حرفا مطرح شد.


نـوشـت/
تو صراط نیوز خوندم که از قول احمدی‌مقدم، فرمانده نیروی انتظامی نوشته که: 
"برای مقابله با بدحجابی در جامعه، شخص آقای احمدی‌نژاد جلوی ما را می‌گیرد و نمی‌گذارد تا با فساد مقابله کنیم." +
با یکی از بچه ها داشتم صحبت میکردم جواب جالبی داد، گفت:
"احمدی نژاد داره وظیفه شو انجام میده، احمدی مقدم هم اگه مرده وظیفه شو انجام بده!"

حرف حساب که جواب نداره!


پـی نـوشـت/
- این مطلب هم اشانتیون داشته باشین!
پسر یک شیخ عرب برای تحصیل به آلمان رفت. یک ماه بعد نامه ای به این مضمون برای پدرش فرستاد:
«برلین فوق‏العاده است، مردمش خوب هستند و من واقعا اینجا را دوست دارم، ولی یک مقدار احساس شرم می‏کنم که با مرسدس طلاییم به مدرسه بروم در حالی که تمام دبیرانم با ترن جابجا می‏شوند.»
مدتی بعد نامه‏ای به این شرح همراه با یک چک یک میلیون دلاری از پدرش برایش رسید:
«بیش از این ما را خجالت نده، تو هم برو و برای خودت یک ترن بگیر!»

- ا یـــنـــجـــا هم بروزم.

- بازم شرح بیشتر از متن شد!



 
نویسنده: مهدی حامدی |  سه شنبه 90 تیر 7  ساعت 8:33 عصر 

هفته ی قوه قضائیه! چه اسم جالبی! کاش ما هم اندازه ی آقایون پررو بودیم و می تونستیم این روز رو اعلام کنیم و تبلیغات راه بندازیم! برای فرار از چنگ قانون و عدالت در این مملکت کافیه مفاسد خودمان را به مصلحت نظام گره بزنیم، کافیه آقازاده باشیم تا به فلان جای بابامون بربخوره، کافیه چهار تا رسانه پشتمون داد بزنن، کافیه سفارت فلان کشور یه نیم نگاهی بهمون داشته باشه، کافیه یه آشنائی تو فلان نهاد(!) داشته باشی.. کافیه...  اصلا هیچ کدوم اینا مهم نیست، کافیه یه کم دستت به جیبت باشه!
حالا اگه هیچ کدومو نداشتی و دست بر قضا حق هم با تو باشه بازم...! جرات نمیکنم بگم! یاد کاوه اشتهاردی بخیر!
راستی مفاسد کدوم یک از کسانی که تو زندان های ما سیر میکنند از گندکاری های اکبر. ه. ر  و توله هاش بیشتره؟ چرا وبلاگ های ما بدلیل انتقاد و یا حتی مطالبه فیلتر میشه اما آقایون حتی اگه شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه بدن باید راس راس بچرخن و به ریش ما بخندن.
کمترین انتظاری که از قوه قهریه میره اینه که برا بچه حزب اللهی ها و بچه بسیجی ها هم حداقل به اندازه ی دیگران آزادی قائل باشند. مرا به خیر شما امید نیست، شر مرسان. ما انتظار حمایت نداریم، انتظار عدالت هم نداریم؛ چون شما عرضه اش را ندارین، چون خودتون فساد دارین، فساد دارین که ارزش ولی خدا پیش چشمتون از حرومزاده های انگلیسی کمتره.. همین دلهره داشتن من هنگام نوشتن این متن نشانه ی فساد شماست. دلیل از این بهتر؟! اینه حکایت عدالت در کشور ما...
ما کار خودمونو می کنیم شما هم کار خودتونو بکنین. والعاقبه للمتقین./



 
نویسنده: مهدی حامدی |  دوشنبه 90 تیر 6  ساعت 1:10 عصر 

بعد از خاکی زدن احمدی نژاد، سایه ای از یاس و بدبینی مفرط رو سر بچه حزب الهی ها افتاد. اون هائی که زندگی و آبروشونو گذاشته بودن تا این بابا رای بیاره حالا نوعی احساس سرخوردگی تو خودشون میبینن. هر جا که میری ملت میگن اینم از این احمدی نژاد! سرکوفت و تحقیر پشت هم.. نگفتیم رماله؟ نگفتیم فساد داره؟ نگفتیم ضد ولایته؟ نگفتیم... .

بر خلاف خیلی از هم تیپی های خودم من اصلا پشیمون نیستم! من به کاندیدائی رای دادم که در حمایت از ولایت در بین چهار نفر بهترین بود، خیرالموجودین بود. برای کسی دو ترم دانشگاهمو گذاشتم که سرباز ولایت بود. برای کسی بی خوابی کشیدم که سنگری شده بود جلوی ولایت. برای لبخند رهبری به او رای دادم و برای رضایت آقا برای او رای جمع کردم.
اکنون هم مخالفت با سیاست های مغرورانه ی او را افتخاری برای خودم میدانم. این ابراز انزجار از حرکات خودسرانه اخیر را مایه ی آزادگی خودم میدانم. من به خاطر منفعت خودم یا حزب خاصی با احمدی نژاد نبوده ام. هر کاری که کردم برای آقا بود. ما احمدی نژاد را سنگری برای ولایت میخواستیم نه باری بر دوش آقا. ما دوست نداریم او را از لبه ی پرتگاه به پائین هل بدهیم، اما برای ما رضایت رهبری اولی است.

کوتاه سخن اینکه  به کوری چشم دشمنان و منافقان، ما در این امتحان هم سربلند بیرون آمدیم. هم در دفاع از احمدی نژاد مفتخریم، و هم در مخالفت با اقدامات اخیر او.  ما خط چپ و راست نخواندیم درست / هرکس که با سید علی رود با اوئیم.
همین!


پی نوشت:
بهترین اولتیماتومی که از جبهه حزب الله به آقای احمدی نژاد میتوانم بدهم این است که اگر احمدی نژاد به اقدامات خود ادامه دهد برای ما فرقی با هاشمی نخواهد داشت.



 
نویسنده: مهدی حامدی |  شنبه 90 خرداد 14  ساعت 8:31 عصر 

نیروی انتظامی، حامی فتنه
چقدر ساده ایم..
ساده ایم که فکر می کنیم می توانیم با آرامش از آرمان هایمان دفاع کنیم. همان روزهایی که نیروی انتظامی به بهانه ی مقابله با فتنه گران در خیابان های تهران، بچه های بسیج را به باد کتک می گرفت باید می فهمیدیم که کار ما با آن ها جداست. اسم شهدای فتنه در لیست بنیاد شهید می رود اما برگزاری یک یادواره ساده هم برای شهدای مظلوم و گمنام بسیج ممنوع می شود. کار به جائی رسیده است که نیروی انتظامی جمهوری اسلامی حامی شیعه کش های حرامزاده آل سعود می شود. بجای اینکه بیایند و برای فشار گذاشتن بر عربستان، حج را تحریم کنند، از شعار دادن علیه عربستان هم می ترسند و به فکر روابط دیپلملتیک افتاده اند!
ساده ایم که فکر می کنیم تمام مسئولین جمهوری اسلامی نماد اسلامند! ساده ایم که فکر می کنیم اگر پشتیبان اسلام و انقلابیم باید همه ی معضلات جمهوری اسلامی را تحمل کنیم و با هر ساز ناکوکش برقصیم.
ساده ایم که فکر می کنیم فقط کارت بسیج نماد بسیجی است.. بسیج یک تفکر است و در هر زمان و هر مکان که نیاز به اقدام احساس کند وارد خواهد شد. خداوند ما را برای اقدام آفریده است. ما فرمانده ای جز سید علی خامنه ای نمی شناسیم و با هر کسی که چشم چپ به فرمانده مان و آرمان هایش داشته باشد برخورد خواهیم کرد؛ حتی اگر مسئولین ارشد نظام باشند. ما به قائم مقام رهبری هم باج ندادیم؛ رئیس جمهور و نیروی انتظامی که جای خود دارد.
چقدر مظلومیم که برای دفاع از مظلوم، حتی در ایران اسلامی هم باید متحمل هزینه شویم. ما نیروهای مفت و مجانی مورد نظر آقایان نیستیم. ما پرداختی های اسلامیم برای جهان شمول شدن آن. ما سربازان حضرت زهرا(س) هستیم. ما مخالفان و بدخواهان ولی زمانمان را رسوا خواهیم کرد حتی اگر با تحمل مظلومیت و بذل جانمان باشد.
ما بچه های سرتق این انقلابیم. از در بیرونمان کنند از پنجره وارد خواهیم شد. ما ذلت را تحمل نخواهیم کرد. ما نیروی ادارای و تشکیلاتی نیستیم که فقط محکوم کنیم.
کمترین مطالبه ی ما محاکمه ی عوامل این جنایت عظیم در انظار عمومی است. در غیر این صورت منتظر انتقام قاطع بسیج باشید.
سایه ی حضرت امام خامنه ای مستدام.



 
نویسنده: مهدی حامدی |  جمعه 90 اردیبهشت 16  ساعت 3:29 عصر 

رییس‌جمهور کشورمان در ادامه درباره دعوت از پادشاه اردن به کشورمان گفت:
من از پادشاه اردن برای سفر به ایران دعوت کردم(1)، اما ایشان سفر خود را به دلایلی عقب انداخت(2) و هیچ عقب‌نشینی در کار نبوده است(3). دولت تصمیمات خود را به صورت سنجیده، پخته و بر اساس برنامه‌های بین‌المللی ملت ما انجام می‌دهد و اینطور نیست که کسی(4) حرف بزند و دولت عقب‌نشینی کند. اگر ما اهل عقب‌نشینی بودیم که اینقدر فحش نمی‌خوریم. ما بر مبنای اصول خود جلو می‌رویم و مستحکم حرکت می‌کنیم و با همه ملت‌ها و دولت‌ها به جز یک دولت دوستیم، البته مناسبات داخلی ملت‌ها به خودشان ربط دارد و ما نظر خود را درباره روابط ملت‌ها و دولت‌ها داریم(5).ما معتقدیم در همه جا باید نظر اکثریت بر مردم حاکم شود(6)و دولت‌ها احساس نوکری نسبت به مردم داشته باشند، اما اینها به معنای دخالت در مسائل داخلی ملت‌ها نیست.
+

لازم دیدم چند توضیح کوتاه در قسمت های اشاره شده خطاب به رئیس دولت اشاره کنم:
1- بسیار بیجا کردی که دعوت کردی.
2- یا تو دروغ میگی یا اون مجبور بوده. دلیل سومی هم نمیشه تصور کرد.
3- دوباره بیجا کردی
4- آیا منظور شما از "کسی" همان هائی هستند که حمایتت کرده بودند؟
5- نظر تو برای ما مهم نیست آقای رئیس جمهور. ما شما را جز برای اجرای فرامین و منویات ولایت نمی خواهیم.
6- این هم نظر شخصی خود توست. دعای فرجت را باور کنیم یا این مضامین سکولارت را؟

آقای رئیس جمهور! نگرانت هستم...
مثل بعضی ها نمیتوانم اینقدر صبر کنم تا این مسائل فرعی هم مسائل اصلی مان بشوند.



 
نویسنده: مهدی حامدی |  جمعه 90 فروردین 19  ساعت 12:50 صبح 

شنیده بودم سپاه برای امور فرهنگی بودجه ی خوبی داره.
با یکی از بچه ها پا شدیم رفتیم قسمت فرهنگی سپاه استان. بعد از مدتی مسئولشو دیدم و شروع کردم صحبت کردن درباره جنگ نرم و این جور چیزا که چرا فعالیت شما نتیجه بخش نیست و.. گفتم و گفتم..
بنده خدا بعد از مدتی که حرفامو گوش کرد گفت:
ما به شماها نیاز داریم، اگه الان به من بگی از این خیابون تا فلان خیابون پرچم بکار، طوری میکارم که فکرشم نکنی اما تو جنگ نرم باید شماها کمکمون کنین.
پیش خودم گفتم دمش گرم! حداقلش میگه ما بلد نیستیم.
بعد گفت حالا شما تو چه زمینه هائی بیشتر توانائی دارین؟
گفتم بیشتر فضای مجازی و اقدامات سایبری
گفت پس برو پیش آقای ... مسئول سایبری ما. درست نیست من تو رو به اون تحمیل کنم. از روالش پیش برو.
تشکر کردم و راه افتادم. تو راه پیش خودم میگفتم که خدا رو شکر این قدرها هم که میگفتن بد نیستن.
رسیدم اتاق آقای مسئول سایبری. ماتم برد.. شناختمش! طرف چند وقت پیش یه مغازه ای داشت که کارش رایت سی دی و کتاب فروشی و.. بود!
گفتم آقای فلانی منو فرستاد پیش شما و یه کمی صحبت کردم باهاش. بعید میدونستم نتیجه ای داشته باشه.
گفت باید برین تو کار وبلاگ نویسی! بچه ها باید وبلاگ بزنن!
گفتم حاجی این کار که هزینه ای نداره، در ضمن همه هم اینو میدونن و وبلاگ و سایت دارن! شماها اینجا چیکار میکنین؟
صحبتامو فاکتور میگیرم. تهش بهش گفتم حاجی! میدونی اصل حرف ما چیه؟
گفت بگو
گفتم ببین ما وقت و انرژی میزاریم. ایده هم داریم اما پول نداریم. از شما هم پولی نمیخوایم. فقط ایده ها رو به شما میگیم اگه صلاح دونستین اجرا کنین. همین.
نگام کرد و گفت خیلی ممنون. شمارمو گرفت و گفت تا چند روز دیگه خبرتون میکنیم.

یک سالی از اون جریان گذشته... هنوز دارن خبر میکنن!


پینوشتــــــــــــــــــ
شاید از این یادداشت ها دل خیلی ها شاد بشه، اما نتیجه ای که میخوام بگیرم اینه که بچه های حزب اللهی و پای کار، خودشونو به خیلی از این نهادها و سازمان های مدعی وصل نکنن و مستقل از همه جریانات، منویات آقا رو دنبال کنن. هم زیر بار حرف زور نمیرین و هم مجبور نمیشین بعضی از نفهمی های اون ها رو تحمل کنین. بودجه اش هم خدا کریمه. تمام هم و غم آقایون کولی گرفتن از نیروهای مفت بسیجی و پر کردن گزارش کار برای خودشونه. {آیا همین خودش یک مطالبه نیست؟}
راهکار اجرائی هم هرکی میخواد صادقانه تو نظرات بگه خودم در خدمتش هستم.
دیگه از این روشن تر میشه صحبت کرد؟
آقایون هم راهشو خوب یاد گرفتن؛ تا یکی میاد علیهشون حرف میزنه -اونم نه از دشمنی که از سر دلسوزی- سریع خفش میکنن به هر نحوی که شده.
حداکثر کاری هم که اینجا میتونن بکنن اینه که مثل بقیه ی وبلاگام اینو هم فیلتر کنن. فیلتر کنید مارا جوانان ما بیدارتر می شوند!
یه ینده خدائی تو مسنجر درباره ی این یادداشت صحبت میکرد باهام؛ میگفت: تا شیش ماه پیش به شوخی میگفتم مملکتو امام زمان اداره می کنه الان با این وضعیت جدی میگم مملکتو امام زمان اداره می کنه!



 
نویسنده: مهدی حامدی |  شنبه 90 فروردین 13  ساعت 1:6 عصر 
<      1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
شکست اخلاق
و علی البرجام السلام!
نشان وابستگی..
جریان انحرافی
اهداف پنهان
تحریم صداقت..
صندوق ها شفاف اند؛ عینک مان را تمیز کنیم!
تحریم جدید..
شیطان بزرگ
اظهارات سخیف نجفقلی حبیبی درباره ی عاشورا
آقای هاشمی برایتان نگرانم..
سخنی از سر دلسوزی با جریان شیرازی ها
نکته ای در باب سبد کالا
رابطه با روسیه..
نکته ای در باب تسخیر لانه ی جاسوسی
[همه عناوین(166)]