تمامی مطالب این وبلاگ بر اساس برداشت و نگاه شخصی بنده به حکومت و جامعه می‌باشد. پس دلیلی ندارد اشتباهات احتمالی در تحلیل یا ارائه ی موضوع به پای ولایت گذاشته شود. و به همین دلیل به تمامی انتقادات و نظراتی که حاوی مطالب توهین آمیز نباشند در صورت امکان پاسخ خواهم داد. آیت الله خامنه ای سید علی خامنه ای ولایت فقیه عکس فیلم ... ... خاتمی اصولگرا اصلاح طلب اصولگرایان اصلاحات اصلاح طلبان کروبی ریزنوشت سیاسی احمدی نژاد محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ولایت مطلقه فقیه ولایت شیعه قمه زنی عکس داستان ... قرآن با ولایت شعر دولت ایران اسلام مذهبی مداحی دانلود کلیپ موبایل روحانی هاشمی"> تمامی مطالب این وبلاگ بر اساس برداشت و نگاه شخصی بنده به حکومت و جامعه می‌باشد. پس دلیلی ندارد اشتباهات احتمالی در تحلیل یا ارائه ی موضوع به پای ولایت گذاشته شود. و به همین دلیل به تمامی انتقادات و نظراتی که حاوی مطالب توهین آمیز نباشند در صورت امکان پاسخ خواهم داد. " /> تمامی مطالب این وبلاگ بر اساس برداشت و نگاه شخصی بنده به حکومت و جامعه می‌باشد. پس دلیلی ندارد اشتباهات احتمالی در تحلیل یا ارائه ی موضوع به پای ولایت گذاشته شود. و به همین دلیل به تمامی انتقادات و نظراتی که حاوی مطالب توهین آمیز نباشند در صورت امکان پاسخ خواهم داد. ">
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با ولایت
با آبْ خود را از بوی آزارنده پاک کنید و به خودتان برسید که خداوند ـ عزّوجلّ ـ، بنده پلشتی را که هرکس کنارش بنشیند، از [بوی بد] او رنجه شود، دشمن می دارد . [امام علی علیه السلام]


عجب داستانی شد این مشائی. مثل خوره افتاده تو جون بچه حزب اللهی ها و اون ها هم با بیرحمی تمام افتادن به جونش. آخرش نفهمیدیم احمدی نژاد واسه چی اینقدر به مشائی اعتماد داره و آیا مساله ی غیر قابل مطرحی هست که نمیشه بیان شه یا نه. دیگه گندش حسابی در اومده . از اون طرف، حسابی چماق شده رو طیف ولائی و از این طرف هم چماق شده رو دولت. اونقدر مساله ی مشائی تابلو هست که برای کنار گذاشتنش نیاز به ارائه ی دلیل در اینجا نداشته باشم.
پس تا اینجا روشن شد که نظر من هم عدم صلاحیت مشائی در حضور در دولت دهم هست. اما فاتقوالله یا ایها المسلمون! کجای دین و سنت اومده که هر مدل انگی رو به کسی که ازش بدمون میاد بزنیم؟ آیا برای اثبات عدم صلاحیت مشائی باید تهمت های نابجا هم به او بست؟ از کجا او را متهم به یهودیت میکنید؟ از کجا متهم به قتل؟؟! و هزار و یک اتهام دیگر که حتی بدم میاد مطرحش کنم. کسی که دزدی کرده باید مجازاتی در حد همان دزدی بشه نه بالاتر. این کجا با ادعای عدالت طلبی سازگار است؟
از همه ی این ها بدتر انگ های ناروا به کسانی هست که از تهمت های بی منطق به مشائی دفاع میکنند.
مشائی مهره ی کوچیکیه که با اصرار شما مذهبی ها بزرگ شده، حالا هم چوبشو دارین میخورین.
هنوز وحدت بین قشر ولایی برقرار نیست چه برسه به وحدت مورد نظر ولی امر مسلمین. فاین تذهبون...

 

---------------------------------------------------------------------------------------------------
نظرم نسبت به بعضی قسمت های این یادداشت عوض شده است.
 {90/3/7}



 
نویسنده: مهدی حامدی |  سه شنبه 89 مرداد 12  ساعت 1:2 عصر 

یکی از شعارها و خواسته های سه گانه انقلاب ما مساله ی آزادی بوده است(استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی). آزادی یکی از مقوله هائی است که تغییر در نوع تعریف آن توسط حاکمان سرنوشت کشوری را عوض میکند و سوء استفاده و مغالطه در معنای آن خسارت جبران ناپذیری به بار خواهد آورد.
آزادی که در اسلام و تبع آن نظام اسلامی مطرح است به معنای آزادی از تعلقات و نفسانیات و رهائی از شیطان است. بقول بزرگ فیلسوف شهید سید مرتضی آوینی «آزادی مورد نظر انقلاب همان liberty نیست و با آزادی عبد که به "کمال انقطاع" می رسد نسبت دارد».
آری! با این تعریف از آزادی نظام اسلامی موظف به کنترل و جهت دهی به رفتار امت اسلامی می باشد، با این تعریف لزوم اجرای حدود روشن میشود، با این تعریف لزوم امر به معروف و نهی از منکر بیش از پیش خودنمائی میکند... با این تعریف جامعه به سوی خدا سوق پیدا میکند..
وقتی در باب آزادی تعریف «کمال انقطاع الی الله» را پذیرفتیم ناچار باید اسباب و الزامات آن را هم در مدل حکومتی اسلامی وارد کنیم. لزوم مبارزه با منکرات اجتماعی جهت دور ساختن امت اسلامی از دلبستگی ها و رسیدن به خدا در اینجا نوعی لزوم به حساب می آید نه یک امر اختیاری.
با مقایسه ی این تعریف با تعریف غربی آزادی که همان رهائی از چه کنم چه نکنم است، ابهت و اوج نوانیت و منطق اسلامی برای هر آزاده ای قابل انکار نیست.
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است...

پینوشتـــ...
* موقع نوشتن یک متن احساس خستگی شدیدی پیدا میکنم. معمولا به نوشتن متن های طولانی و با مقدمه ی زیاد علاقه ای نداشتم؛ شاید یکی از دلایلش این باشه که خودم هم برای خوندن متن های طولانی با حواشی زیاد چندان رغبتی ندارم.
* به نظر من در مباحث اعتقادی از راه «برهان خلف» به نتایج خوبی میشه رسید. آزمایشش ضرری نداره!



 
نویسنده: مهدی حامدی |  سه شنبه 89 خرداد 25  ساعت 11:27 صبح 

و تو چه میدانی که خمینی کیست...
ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، به خوبی دریافته اند که مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست،
و آنها که تصور می کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانه اند.
و آنهایی هم که تصور می کنند سرمایه داران و مرفهان بی درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه می شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می کنند آب در هاون می کوبند.
بحث مبارزه و رفاه و سرمایه ، بحث قیام و راحت طلبی ، بحث دنیاخواهی و آخرت‏جویی دو مقوله ای است که هرگز با هم جمع نمی شوند.
و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.
فقرا و متدینین بی بضاعت، گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلابها هستند.
ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم....
... ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد.
.. و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامی رونق و زرق و برق کاخهای سفید و سرخ را از بین خواهند برد.

                          گوشه ای از پیام قطعنامه حضرت روح الله (29/4/67)

پینوشتــــــ.....
* متن کامل پیام قطعنامه(جام زهر) را
ایـنـجـا بخونید.
* تا بحال چندین بار این پیام را خوندم و هر بار هم که میخونم انگار برام تازگی داره. توصیه میکنم به شما تنبل هائی(!) که وقت صرف خوندن صحیفه نمیکنید حداقل این پیام را یکبار مطالعه کنید!



 
نویسنده: مهدی حامدی |  دوشنبه 89 خرداد 10  ساعت 1:46 عصر 

یکی از راه های اساسی حفظ حکومت در نظام های با تفکر مادی ، سرگرم کردن ملت و مشغول کردن آنها به امور ابتدائی و بی فایده است.
یکی از فرق های اساسی نظام الهی با نظام غیرالهی تمایز در این نوع نگاه ظالمانه به مردم است. در نظام الهی مردم یکی از ارکان حکومت شناخته می‏شوند و حکومت برای بقای خود نیاز به افزایش بصیرت ملت دارد اما در نظام غیر الهی حکومت برای تداوم کار خود متوسل به دروغ و تزویر و سرگرم کردن مردم به انواع فساد و بی بند و باری و سرگرمی های وقت گیر می‏شود .
به عنوان مثال اگر در زمینه ی حجاب دقت کنیم متوجه خواهیم شد که دلیل اصلی حجاب در جامعه جلوگیری از عوض شدن نگاه انسانی به زن به نگاه مصرفی است و حکومت اسلامی برای افزایش بصیرت ملت خود ناچار است امر به حجاب کند و حکومت غیر اسلامی ناچار است امر به کشف حجاب کند تا فرصت برای تفکر در نحوه ی حکومت پیش نیاید.
مثال دیگه ای هم که میشه زد استفاده از مشروبات الکلی هست که با همان استدلال بالا نوع نگاه انسانی نظام اسلامی را به رخ میکشه .
با این نوع نگاه (که کشف خودم هست!) مبارزه با مفاسد در نظام یکی نمادهای حقانیت نظام ماست و هرچه به این مهم نزدیکتر شویم زمینه برای تعالی نظام عزیز ما بیشتر فراهم میشه و هرچه در این زمینه تشابه به فرهنگ غرب پیدا کنیم چوبش را خواهیم خورد ، نمونه اش فوتبال...!

پینوشتـــــ.....
ریزنوشت های روزانه ی منو از دست ندیدن! ---»
ریزنوشت سیاسی
گاهی هم با عکس روایت میکنم ---» به روایت تصویر



 
نویسنده: مهدی حامدی |  جمعه 89 اردیبهشت 17  ساعت 4:59 عصر 


کلا اهل فیلم نیستم و تا فیلمی زیاد حواشی و بازخورد اجتماعی نداشته باشه سراغش نمیرم ، چون معتقدم مفاهیم باید بصورت مستدل وارد ذهنم شود نه بصورت احساسی با زاویه ی دید کارگردان و فیلم ساز که نوع خوبش مثل نمکی در آش هست! نمونه اش هم همین فیلم «سنگسار ثریا» که الان موضوع این یادداشت من شده. نگاه کاملا معارض و کینه توزانه ی کارگردان ، نویسنده و به نوعی بازیگران این فیلم به اسلام و نظام جمهوری اسلامی بخوبی مشهوده و فیلم در راستای همین افکار جلو میره . تا جایی که گاهی تو فیلم مشاهده میشه که این کینه و بغض به اسلام و نظام اسلامی جای معقولیات رو میگیره و فیلم حالت غیر عادی بخودش میگیره . به عنوان مثال قرآنی که در اکثر صحنه ها زیر بقل روحانی روستا هست و ما در حالت عادی کمتر ممکنه چنین چیزی رو مشاهده کنیم.
این کینه حتی در موضوع فیلمنامه و اسم فیلم هم کاملا مشاهده میشه و اگر مسئولین ساخت فیلم این کینه را کنترل میکردند نتیجه ی بهتری عایدشان میشد.
هر طور که به این فیلم نگاه کردم نتونستم بخودم بقبولونم که کارگردان هدفی غیر از تخریب نظام اسلامی در این فیلم دنبال میکنه. نکاتی که برای این امر پیگیری میشد و به ذهن بنده رسید اینهاست:
تمامی شخصیت های منفی داستان نماد یکی از تاثیر گذاران نظام هستند. ملا حسن نماد روحانیت است ، شوهر ثریا در جائی عنوان میشه که پاسدار هست و پسران ثریا هم قرار بود که پاسدار بشوند ، دو بسیجی مسئول جلوگیری از فرار ثریا و روزنامه نگار هستند ، قاضی و بزرگ ده هم به نوعی نماد قوه قضائیه است،  مردمی که طرفدار این افراد هستن در نهایت قساوت قلب و ساده لوحی معرفی میشوند... افراد منفی همگی چهره های خشکه مذهبی و مقدس دارند که این خود نوعی القای منفی به حساب می آید.
از سوی دیگر چهره های مثبت از نظر بقیه ی مردم دیوانه و هرزه معرفی میشوند . طوری القا میشود که چهره های مثبت لازم نیست محتاط برخی موارد همچون حجاب و رعایت محرمیت و امثالهم باشند
چهره ای زیبا برای شخصیت ثریا انتخاب میشود تا تاثیر احساسی فیلم بر مخاطب چند برابر شود .
در این میان مرموزترین نقش را روزنامه نگار فرانسوی ایفا میکند . ایشان نماد رهائی و آزدای مردم روستا حساب میشود . همین مورد کافیست تا غرب باوری مسئولین ساخت فیلم را نتیجه بگیریم (البته اگر نخواهیم خودفروختگی را مطرح کنیم).
تحریف اوضاع اجتماعی و تحریف حکم مقدس سنگسار از موارد کاملا حساب شده بود که خود جای بحثی طولانی دارد. نویسنده و کارگردان میبایست کمی از اوضاع ایران و مردم بیشتر خبر داشت تا اینقدر نگاه دور از واقعیت خود به ایران را تو ذوق مخاطب نزند.  البته بعید هم نیست که این فیلم برای مخاطبان غیر وطنی ساخته شده باشد تا بصورت خائنانه تصویر مات و مبهمی از وضعیت اجتماعی ایران را نمایش دهد . مخلص کلام اینکه به جز خیانت چه در باب اسلامیت و چه در باب ایرانیت چیز دیگری از این فیلم برای بنده قابل برداشت نبود.
امیدوارم برای رفع اشتباهات احتمالی بنده موافقان این فیلم بطور منطقی نظراتشان را بفرمایند..

پینوشتـــــــــ
* بعد از نوشتن این متن تاز متوجه شدم که نویسنده و کارگردان این فیلم ایرانی نیستند!
تهیه‌کننده اصلی این فیلم، کمپانی «ام‌پاور‌پیکچرز» است و فیلمنامه آن را سیروس نورسته به همراه همسر خود بتسی گیفن نورسته نوشته است.
* دیالوگ‌های «سنگسار ثریا میم» بیشتر به زبان فارسی است و فیلم با زیرنویس انگلیسی، پخش جهانی شده است.



 
نویسنده: مهدی حامدی |  پنج شنبه 88 اسفند 20  ساعت 1:31 عصر 

ما وارث انبیا هستیم
و غایات الهی آفرینش انسان در وجود ماست که معنا می یابد
ما از مرگ نمیترسیم که مرگ ما شهادت است
و شهادت حیات عندالرب...
عقل های محجوب و آینه های غیراندود فطرت بشر غربی چگونه خواهند توانست که معنای حیات عندالرب را دریابد؟
حیات عندالرب نقطه ی پایانی معراج بشریت است که به آن جز با شهادت دست نمیتوان یافت.
ای وجدان های نیم خفته چشم بیداری بگشائید
و ای بیداران گوش فرا دهید
مائیم که بار تاریخ را بر دوش گرفته ایم تا جهان را به سرنوشت محتوم خویش برسانیم
خون سرخ ما فلقیست که پیش از طلوع خورشید عدالت بر آسمان تقدیر نشسته است
یا فالق الاصباح! ما را در راهی که اینچنین عاشقانه در پیش گرفته ایم یاری فرما...



 
نویسنده: مهدی حامدی |  دوشنبه 88 بهمن 26  ساعت 4:50 عصر 

ما لشکر عضق سید خامنه هستیم

در ادامه ی بحث های ولایت فقیه به مبحث جایگاه مردم در حکومت اسلامی رسیدیم که قسمت دوم این بخش را در این یادداشت میخوانیم. در یادداشت قبل قرار بود در مورد سوال های زیر بحث شود:

     * اگر زمانى مقبولیت عامه حاکمیت ولى فقیه از دست برود، وظیفه حاکم اسلامى چیست؟

     * با توجه به تفکیک مشروعیت از مقبولیت، درنظام سیاسى اسلام و جایگاه مقبولیت مردمى درحکومت دینى، قید «جمهورى» نظام، چگونه تفسیر مى شود؟

     * آیا این احتمال وجود ندارد که در صورت برگزارى انتخابات مجدّد مردم به جمهورى اسلامــى رأى نـدهـنـد؟

ادامه مطلب...

 

نویسنده: مهدی حامدی |  سه شنبه 88 بهمن 20  ساعت 1:46 عصر 
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
شکست اخلاق
و علی البرجام السلام!
نشان وابستگی..
جریان انحرافی
اهداف پنهان
تحریم صداقت..
صندوق ها شفاف اند؛ عینک مان را تمیز کنیم!
تحریم جدید..
شیطان بزرگ
اظهارات سخیف نجفقلی حبیبی درباره ی عاشورا
آقای هاشمی برایتان نگرانم..
سخنی از سر دلسوزی با جریان شیرازی ها
نکته ای در باب سبد کالا
رابطه با روسیه..
نکته ای در باب تسخیر لانه ی جاسوسی
[همه عناوین(166)]